کد مطلب:43168
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:24
تفسير فرازهاي سوم و چهارم خطبه صد و پنجاه و يكم نهجالبلاغه كه در آن امام علي به حمد و ستايش خداوند پرداخته و از او براي طرد شيطان ياري ميجويد چيست؟
«وَ أَحْمَدُ اللهَ وَ أَسْتَعينُهُ عَلَي مَداحِرِ الشَّيْطانِ وَ مَزاجِرِهِ وَ الْإِعْتِصامِ مِنْ حَبائِلِهِ وَ مَخاتِلِهِ» [و ستايش ميكنم خدا را و از او ياري ميجويم براي دور كردن شيطان و طرد او، و براي اجتناب از طنابها و وسائل حيلهگريهاي آن پليد]
مشاهدة كثافتها و شقاوتها و پليديهاي شگفتانگيزي كه در جوامع بشري ديده ميشود، مخصوصاً گردانندگان جوامع دوران ما، ما را به اين نتيجه ميرساند كه بشريت در برابر شيطان و اغواهاي او از يك طرف، و در مقابل غرايز حيواني، مخصوصاً سلطهگري و مقامپرستي و لذتگرايي از طرف ديگر، خود را شديداً باخته است. با كمال اطمينان ميتوان گفت: اين همه مكرپردازي و حيلهگري و انديشهبازي در مسير سلطهجويي و شهوتپرستي و خودكامگي نميتواند تنها ساختة استعدادها و قواي خود انسانها باشد، مخصوصاً با در نظر داشتن نيروي عقل و قلب و تكاپوي بسيار جدي انبياء(ع) و حكمت حكما، بلكه واقعيت اينست كه شيطان وارد ميدان شده و با استمداد از غرايز حيواني بشر، نخست هويت و شخصيت حقيقي انسانها را از آنان سلب نموده و آنان را به بيماري «بيگانگي از خود و ديگر انسانها» مبتلا كرده است. شيطان شقاوت و پليدي دنياپرستان جوامع را به جايي رسانيده است كه انسان از گفتگو و نوشتن در پيرامون آن، شرمنده ميشود، بلكه به اضافة شرمندگي، چنان لرزش و ناراحتي و انقباض سرتاسر وجود آدمي را فرا ميگيرد كه زندگي با آن همه عظمتها و زيباييهايش پيش چشمان انسان تيره و تار ميگردد. كشتارهاي فجيع، تجاوزات ناموسي، توهين بر مقدسات، شكستن هرگونه عهد و پيمان، همة دنيا را منافع خود ديدن، چپاولگريهاي متنوع با سوءاستفاده وقيحانه از علم، قرباني كردن همة ارزشها در رسيدن به هرگونه هدفي كه كمكي به خودكامگيها و سلطهگريها داشته باشد. خودخواهي بدون فهم و درك معناي «خود». آيا شما ميتوانيد اين همه شقاوتها و كثافتها و پليديها را به انسان با اينكه انسان است، نسبت دهيد؟! نه هرگز، اين نسبت محال است، لذا بايد يقين پيدا كرد كه شيطان در دوران ما، پيش از همة دورانها به بشريت مسلط گشته است، در صورتي كه خداوند انسان را اينقدر عاجز نيافريده است كه به كلي هويت خود را چنان از دست بدهد كه تمامي استعدادها و نيروهاي سازندهاش مبدل به قواي مخرب گردد. لذا به جرأت ميتوان گفت كه در هيچ دورهاي از تاريخ كه بشر آن را پشت سرنهاده است، همانگونه كه در سرمايههاي گوناگون علمي مانند امروز به حدّ شگفتانگيز نرسيده است، همچنان از نظر درندگي و شقاوت و تضاد و ستيزهگري با اصول و اخلاق عالي انسان به اين حدّ شرمآور نرسيده است و اين درجه از سقوط جز نتيجة پيروي از شيطان رجيم نميتواند بوده باشد. و اينست علّت ياري طلبيدن امام اميرالمؤمنين(ع) از خداوند سبحان براي مبارزه با شيطان.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 24
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.